40 بهترین موسیقی فیلم قرن 21 از نگاه مجله IndieWire – بخش سوم

20. “Annihilation” (Ben Salisbury, Geoff Barrow)
سه گانه آهنگسازان بن سالزبری و جف بارو و کارگردان الکس گارلند یک کلاسیک علمی-تخیلی در «Ex Machina»، یک جواهر صفحه نمایش کوچک با سری FX «Devs» و یک ترکیب ترسناک با موسیقی متن عجیب و غریب و جهشیافته را به ارمغان آورد. به عنوان مفهوم آن، “نابودی”. به نظر میرسد که این قطعه، با چرخشهای پیچیده محیطی و در نهایت، از نظر روانگردانی جنونآمیز، تأثیرات شیمر را تقلید میکند – تکهای از زمین که پس از برخورد شهابسنگ، قدرتهای نه از این سیاره را به دست میآورد. از آنجایی که Shimmer به نظر میرسد DNA هر انسان زنده درون خود را شکست میدهد، امتیاز الکتریکی سالزبری و بارو نیز شروع به آشکار کردن جهشها در موضوعی فراگیر میکند. با این حال، قطعه موسیقی متن فیلم، «بیگانه» است، یک سکانس 12 دقیقهای آسمانی از دروازه ستارهای که فیلم را همراهی میکند .الهامبخشترین لحظه وقتی که زیستشناس ناتالی پورتمن، لنا، با خلأ روبرو میشود: خودش. -RL
19. “Parasite” (Jung Jae-il)
گاهی اوقات، کمتر بهتر از بیشتر است. جوایز اسکار به فیلم هایی که بیشترین امتیاز را دارند جایزه می دهند . فیلمهایی که با سوئیتهای ارکستری گسترده یا موسیقی جاز تند و تیز پخش میشوند، یا ترکیبات غم انگیز و غم انگیز. بنابراین ممکن است به همین دلیل باشد که جونگ جائل برای موسیقی خود برای فیلم «انگل»، تریلر پرطرفدار بونگ جون هو که آکادمی را در سال ۲۰۱۹ آتش زد و نقطه عطفی برای جوایز بود، جایزه اسکار دریافت نکرد. و این مایه شرمساری است، زیرا یک برد بسیار سزاوار بود. کار یونگ برای فیلم مینیمالیست و باروک است که با ملودی ملایم پیانو و سازهای کوبه ای بادی سبک تعریف می شود. اما در کارش که زمینه سازی برای فضای فیلم است، موفق می شود. کیفیت ناآرام و عجیبی در موسیقی یونگ در سرتاسر فیلم نفوذ میکند، که حس خطری را که باید مدتها قبل از آشکار شدن پیچشهای «انگل» احساس خطر کند، به مخاطب منتقل میکند. شاید این امتیازی نباشد که مانند بسیاری دیگر در این لیست خود را به مخاطب معرفی کند، اما تصور فیلم بدون آن غیرممکن است.-WC
18. “The Fountain” (Clint Mansell)
جاهطلبانهترین فیلم دارن آرنوفسکی (و کمتر مورد توجه قرار گرفته است)، «چشمه» انتزاعیترین اثر فیلمساز است، ترکیبی از اشتیاق علمی تخیلی و معنوی که به بهترین شکل بهعنوان مجموعهای از حالات شناخته میشود. موسیقی کلینت منسل نیروی محرکه پشت هاله اسرارآمیز این فیلم پرمشغله است، با یک جفت همکار غیر محتمل که منعکس کننده سوپ تونال فیلم هستند. «فواره» از سیمهای بینظیر کوارتت کرونوس به سایههای راک سخت موگوای منحرف میشود، زیرا داستان مردی که با مرگ نابهنگام همسرش کنار میآید به یک اودیسه فضایی با سحابیها و کیهانهای چرخان تبدیل میشود. دستاورد منسل در عین حیرت انگیز و کم بیان، ماهیت مقاصد آرنوفسکی را با دادن کیفیتی اثیری که با تعریف دقیق مخالفت می کند، روشن می کند. – EK
17. “Good Time” (Oneohtrix Point Never)
چگونه می توانید آشناترین شهر روی کره زمین را به مکانی کاملاً بیگانه تبدیل کنید؟ جادوگر الکترونیک دانیل لوپاتین (معروف به Oneohtrix Point Never) فقط به چند یادداشت ناهموار نیاز دارد. موسیقی آرام و فراگیر او برای «وقت خوب» برادران سافدی، خیابانهای شهر نیویورک را به یک کابوس مصنوعی تبآلود تبدیل میکند، ضربان سرد تبهکار رابرت پتینسون را از گوشهای از جهنم به گوشهای از جهنم به گوشهی دیگر تعقیب میکند. راهی برای خروج از آشفتگی که برای خودش درست کرده است.
با وجود تشنج با پژواک همه چیز، از «بلید رانر» تا «آنسوی رنگین کمان سیاه»، موسیقی «زمان خوب» لوپاتین در نهایت شبیه هر چیزی است که فیلمها قبلاً شنیدهاند. مناظر صوتی پارانوئید او مانند یک کرم چاله در ذهن اضافه قهرمان است، هر یک از لایه های پر زرق و برق موسیقی، نگرانی متفاوتی از برف زدن او را منتقل می کند. برخی از قطعات نودل و متناقض هستند («ترک پارک»)، در حالی که برخی دیگر آنقدر اغواکننده هستند که تقریباً میتوان آنها را با نارنگی رویای («آخرالزمان عاشقانه») اشتباه گرفت، اما همه آنها بهطور عجیبی برای موسیقیهایی که رنگهای خشونت آمیزی دارند، شنیدنی هستند. زمانی که در نهایت به نوعی کاتارسیس فرو میرود، نمیدانید که باید پنج تا ده سال بخوابید یا به ابتدا برگردید و همه چیز را از نو شروع کنید. – DE
16. ”The Revenant” (Ryuichi Sakamoto)
آهنگساز اصلی ریویچی ساکاموتو به بهترین وجه گفت: “میزان موسیقی این فیلم بسیار عظیم است.” ساکاموتو مستقیمتر به انتخاب خود برای کمک بیشتر در قالب همکار مکرر آلوا نوتو (همراه با برایس دسنر از The National) اشاره میکرد، اما با در نظر گرفتن وسعت کامل امتیاز برای داستان خیرهکننده بقای الخاندرو گونزالس ایناریتو در سال 2015، این احساس وجود دارد. . این فیلمساز به دلیل استفاده از نوع متفاوتی از نوازنده – ساکاموتو بیشتر به خاطر کارش روی موسیقی الکترونیک شناخته شده است – برای یک درام تاریخی دورهای مورد ستایش قرار گرفت، اما هنوز حس سنتی قوی در موسیقی موسیقی ساکاموتو وجود دارد که هر دو سیم مورد انتظار را با هم ترکیب میکند. و المانهای الکترونیکی منحصربهفرد برای تهیه آلبومی که هم صمیمی و هم شجاعانه، خوب، غولپیکر است. به اندازهای بزرگ است که دشتهای وسیع وسترن و درد عظیم هیو گلس را در خود جای دهد، اما به اندازهای نیرومند است که در برخی از وحشتناکترین سکانسهای اکشن فیلمساز به جلو حرکت کند. با این حال، بیشتر فقط تیز، گزنده و تعجب آور است. هرگز یکسان نیست، اما همیشه به وضوح بخشی از یک کل عظیم است.-KE
15. “Babylon” (Justin Hurwitz)
«بابل» تفرقهانگیز دیمین شزل تقریباً هرج و مرج است، زیرا بازیکنان در داستان قدیمی هالیوود با هم مبارزه میکنند، معاشقه میکنند و از یک مهمانی وحشی به مهمانی دیگر میروند. موسیقی جاستین هورویتز با شکوه و غم انگیز به طور کامل با این حال و هوا سازگار است. پر از ترومپت های پررونق و تکنوازی حماسی ساکسیفون، موسیقی واقعا حماسی است که کاملاً با دنیای در حال تغییر دهه 20 و 30 لس آنجلس مطابقت دارد. اما این روشی است که موسیقی بر روی موتیف ها و عناصر خود از آهنگی به آهنگ دیگر ساخته می شود و آن را خاص می کند – ببینید چگونه ریف هورن از “Coke Room” ستون فقرات مجموعه هیجان انگیز “Voodoo Mama” را تشکیل می دهد، قبل از بازگشت به پایان. این فیلم به سبک حماسی در “پایان” بزرگ منتشر شد. -WC
14. ”Crouching Tiger, Hidden Dragon” (Tan Dun)
ارکستراسیون های استادانه تان دان که پر از سیم های پر تعلیق و بادهای چوبی تند و تیز بود، به منجنیق «ببر خیزان» کمک کرد تا تحسین گسترده بین المللی را به دست آورد. دان کل موسیقی فیلم را که توسط ارکستر سمفونیک شانگهای نواخته شد، با تکنوازی های ویولن سل توسط یویو ما ساخته شد. بسیاری از آهنگها با اضطرار همراه هستند، طبلها و بوقهای تپنده مانند فریادهای جنگی، در آهنگهایی مانند «در میان جنگل بامبو»، «غم» و «برخورد». کرسندوهای دراماتیک با آهنگهای آهستهتری مانند «جاده ابریشم» و «خداحافظ» که هر دو دارای دوئتهایی برای ویولن سل و ارتو هستند که به ارتفاعات مذهبی میرسند، تبدیل میشوند. فیلم افسونکننده آنگ لی تا به امروز پرفروشترین فیلم خارجیزبان در تاریخ آمریکاست و موسیقی دان یادآوری شگفتانگیز است. – JD
13. “Brokeback Mountain” (Gustavo Santaolalla)
موسیقی غم انگیز گوستاوو سانتائولالا “کوهستان بروکبک” با دو نت آغاز می شود. سوسو زدن ملایمی از طوفان در آرزوی حل. پس از یک سکوت معلق، همان دو نت صدای زلال خود را تکرار می کنند، زمانی که پس از استراحتی دیگر، ما توسط دو نت نزولی به سمت نقش برجسته یک آکورد کامل هدایت می شویم. تنها در 12 ثانیه، سانتائولالا کل فیلم را از دست داد. این ندای دو گاوچران تنها است، آزمایشی اما به طور غیرقابل انکار در برابر سکوت کوهستانی، که به دنبال چیزی فراتر از پژواک صرف از آهنگ خود هستند. وقتی آن را پیدا میکنند، دقیقاً شبیه آهنگ زیبا و دردناک «بالها»، شناختهشدهترین آهنگ فیلم است. یکی از متمایزترین نمرات در خاطرات اخیر، تفسیر عامیانه لاتین سانتائولالا از غرب آمریکا، همراهی کامل برای عشق انیس و جک بود. – JD
12. “Atonement” (Dario Marianelli)
امتیاز برنده جایزه اسکار و گلدن گلوب از داریو ماریانلی به طرز هوشمندانه ای شکاف بین ضرورت های تاریخی و افزودن شکوفایی های غیرمنتظره را که مستقیماً با مطالب در دست صحبت می کند، پر می کند. این اثر که با تیک تایپ ماشینهای تایپ و پیانوی خیرهکننده (خیرکننده تا حد وحشت و سردرگمی، صادقانه بگویم)، به راحتی بهعنوان یکی از کاملترین و منحصربهفردترین آثار ماریانلی باقی میماند، اما وقتی با محتوای آزاردهنده فیلم جو رایت همراه شود، زمانی که فیلم و موسیقی کاملاً به هم متصل می شوند، از قدرت باز می گوید. به جز «بریونی» که به طور یکپارچه پیانو و ماشین تحریر را به هم میپیوندد، به آهنگی دلانگیز که بین هیجان و کنجکاوی، کشف و ترس در نوسان است، نگاه نکنید، بدون اینکه به معنای واقعی کلمه ضربهای را از دست بدهید. این فیلم در مینیاتور است،-KE
11. “Phantom Thread” (Jonny Greenwood)
هر یک از موسیقیهای درخشانی که جانی گرینوود برای پل توماس اندرسون ساخته است، در سطح مولکولی به فیلمهای آنها پیوند خوردهاند، رشتههای ناهماهنگ آنها مانند افکار تاریک به مواد دوخته شدهاند. اگر مشارکت گرینوود در «رشته شبح» زیباترین ( و خودپایندهترین) موسیقی است که او تا به حال برای نمایش نوشته شده است، تنها به این دلیل است که ساختههای او حتی از «خون خواهد بود» حتی از این فیلم جدا ناپذیرتر است . «ارباب» یا «رابطه ذاتی».
با این خطر که در مورد آن کمی دوستداشتنی باشید، میتوانید بگویید که «فانتوم ترید» موسیقی شیک و آشفته گرینوود را میپوشد، همانطور که رینولدز وودکاک امیدوار است که حامیانش یکی از لباسهای مجری او را بپوشند، هر یک از این قطعات سمفونیک روی فیلم قرار گرفتهاند. یک تکه پارچه دقیق که زیبایی (و خشونت) آنچه در زیر آن نهفته است را آشکار می کند. با تکیه بر موضوع اصلی فیلم – گردبادی ظریف از ویولنها که در چهار تنوع مختلف وجود دارد، مانند مدلی که به تازگی برای هر فصل مد جدید تجهیز شده است – موسیقی گرینوود شاهکاری از زیبایی آشفتهای است، یک لیوان شری با سم. گرینوود به خوبی از دینامیک جزر و مدی عاشقانه انحرافی اندرسون شهود میکند و آنها را به چیزی تبدیل میکند که همه میتوانند برای خود احساس کنند. – DE